مرا به باده چه حاجت..

خرده حکایت های من و پسری

مرا به باده چه حاجت..

خرده حکایت های من و پسری

8

من رنگ پرتقالی رو دوست دارم ، نگاه کردن به جوونه ی درختا رو دوست دارم، میوه کاج دوست دارم، از بوی بلال خوشم میاد ، صدای پرنده ها رو دوست دارم ، خرید کردن  و هدیه دادنو دوست دارم ، آش دوست دارم، انبه خوردن به روش تو رو دوست دارم ،  بی وزنی وقت شنا رو دوست دارم ، دلستر هلو دوست دارم ، ارایش کردنو دوست دارم ، کمک کردن به بقیه رو دوست دارم ، باغبونی کردنو دوست دارم ، دل خوش و غش خندیدنو دوست دارم ، شیر دوست دارم، کارای مردونه کردنو دوست دارم، بوی‌کتاب نو رو دوست دارم، نمایشگاه نقاشی رو دوست دارم ، نگاه کردن به خورده ریزای بساطیای کنار خیابونو دوست دارم، بوسیدن گردن تو رو دوست دارم، شهربازی‌رفتنو دوست دارم ، گوش دادن به صدای بچه ها وقتی غش خنده میرنو دوست دارم، تسبیح آبی مو دوست دارم، ادکلنمو دوست دارم،جوجه رنگی دوست دارم ، فسنجون با گوشت دوست دارم، سگ پشمالوی دست اموز دوست دارم؛ تله کابین سوار شدنو دوست دارم ، خورش کرفس دوست دارم، سوالی  آره  گفتن تو رو دوست دارم، لاک زدن پاهامو دوست دارم، خندیدن باهاتو دوست دارم ، توضیح دادن چیزا برای تو رو دوست دارم، کتاب خوندن باهاتو دوست دارم ، صداتو دوست دارم ...

نظرات 1 + ارسال نظر
مجتبا یکشنبه 1 فروردین 1395 ساعت 00:57

عاشق تک تک دوست داشتنیاتم.
تو دل هرکدومش هزارتا بهاره و من از هرکدوم صدای پرنده میشنوم و عشق. بوی گل و فاطمه.
منم باید برات لیست کنم:
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم
...
...
...
بیوقفه
بی انتها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد