مرا به باده چه حاجت..

خرده حکایت های من و پسری

مرا به باده چه حاجت..

خرده حکایت های من و پسری

ماه یگانه

زیبای من

نور دل و زندگی

فاطیماهم

آنگاه که  در آسمانم طلوع کردی و بر دل و دیده تابیدن گرفتی  من دچار ماه گرفتگی شدم.

بر این باورم که خسوف را به غلط ماه گرفتگی می گویند.

خسوف خسوف است و ماه گرفتگی حالتی است که بر من می رود.

ماه بلند من

از روزی که دربند عشق توم میدانم که

ماه گرفتگی روشن ترین پدیده ی طبیعی است.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد